باران مالکیباران مالکی، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

باران من

رستوران سنتی باران

با بابایی تصمیم گرفتیم که بریم رستوران سنتی باران که موسیقی زنده داشت اصلا فکر نمیکردیم خوشت بیاد ولی شما با اینکه اولش دلت میخواست بخوابی وای کم کم روی تخت رقصیدی بعد دیگه رفتی پایین تخت و با زور هم نمی امدی روی تخت کلی میرقصیدی و شاد بودی ...
8 شهريور 1396

باز هم کلاس خلاقیت تابستانه

عاشق رفتن به کلاس خلاقیت مادر و کودک خودت هستی ما سه روز در هفته روزهای زوج از ساعت ۱۲ تا ۱ میریم کلاس اون روزی که کلاس داریم همش بدو بدو میکنیم و بهم میگی مامان بدو دیرمون شد خودت بله خودت کفش هاتو میپوشی و باهم میریم اونجا یه دوست پیدا کردی که از نظر هوش مثل خودت باهوشه اسمش سروین است سروین یه داداش کوچولو به نام رادین داره شما و سروین مثل یک روح هستید در دو بدن خیلی دوستش داری گاهی داداش سروین رو بهت نشان میدم میگم دلت از این داداشا میخواد سریع میگی نه اوایل حتی نگاش هم نمیکردی باز الان بهتر شدی یه لبخند زورکی بهش میزنی میگی دوست دارم فقط مامان مرجان من باشی ...
8 شهريور 1396

عشق ِ میموجی

این روزها شما عاشق استیکرهای تلگرام شدی عاشق میموجی ها و طبق معمول به نانا جانت گفتی اون هم امد خودتو تنها برد و برات خرید اولش ادمک چشم قلبی رو برات خرید البته به قول خودت بعدش گفتی نانا گریان رو میخوام اون وقت برات این دوتا رو خرید ...
8 شهريور 1396

فتوبوک یک سالگی باران

چند وقت بود که توی اینیستا میدیدم که مادرها عکس بچه ها رو به صورت کتاب چاپ میکنن منم تصمیم گرفتم برات سفارش بدم تا از این دنیای مجازی فاصله بگیری و لذت ورق زدن البوم رو در اینده تجربه کنی عشقم  برای هر سالت یک عدد ...
24 مرداد 1396

استیکر

باران گلم شما عاشق استیکر یا همون میموجی های تلگرام هستی باز هم نانا مهربون برات زفت کوسن هاشو گه خیلی وقت بود میخواستی روبزات گرفت ...
14 مرداد 1396
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران من می باشد