باران مالکیباران مالکی، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

باران من

یلدا 94

1394/9/30 15:58
نویسنده : مامان مرجان
585 بازدید
اشتراک گذاری

خورشید، دختر یلدا

یلدا نام فرشته ای است، بالا بلند، با تن پوشی از شب و دامنی از ستاره

یلدا نرم نرمک با مهر آمده بود

با اولین شب پاییز آمده بود

و هر شب ردای سیاهش را قدری بیشتر بر سر آسمان می کشید

تا آدمها زیر گنبد کبود آرامتر بخوابند

یلدا هر شب بر بام آسمان و در حیاط خلوت خدا راه می رفت

و لا به لای خواب های زمین لالایی اش را زمزمه می کرد

گیسوانش در باد می وزید و شب به بوی او آغشته می شد

یلدا شبی از خدا پاره ای آتش قرض گرفت

آتش که می دانی، همان عشق است

یدا آتش را در دلش پنهان کرد تا شیطان آن را ندزدد

آتش در وجود یلدا بارور شد

فرشته ها به هم گفتند:

یلدا آبستن است. آبستن خورشید

و هر شب قطره قطره خونش را به خورشید می بخشد

و شبی که آخرین قطره را ببخشد، دیگر زنده نخواهد ماند

فرشته ها گفتند:

فردا که خورشید به دنیا بیاید یلدا خواهد مرد

یلدا آفرینش را تکرار می کند

 

راستی فردا که خورشید را دیدی به یاد بیاور که او دختر یلداست

و یلدا نام همان فرشته ای است که روزی از خدا پاره ای آتش قرض گرفت

 

گل قشنگم  باز هم یلدایی دیگر امد از اینکه تو کنارمون هستی به خودم می بالم به مادر بودن به اینکه خدا چقدر

منو دوست داشته که لایق مادری تو دونسته

انقدر این روزها  از بدون کتارت احساس ارامش می کنم که بی تو بدون رو برای لحظه ای باور ندارم گل نازم

قبلا برایت نوشتم ولی یاداوریش بد نیست

راستش اولین باری که فهمیدم جنسیت شما چیست شب یلدا بود سال 92

سال 93 هم یلدای بی نظیری رو کنار یک هندوانه کوچک که تازه تازه در هر حال شناختن دنیای اطرافش بود  رو

جسن گرفتیم

و حال سال 94 را کنار یک دختر خانم که دیگر تمام دنیا می شناخت و برای هر چیزش یک اسم انتخاب می کرد

رو جشن گرفتیم

امسال  هم تمام مناسبتهایی که برای شما اتفاق می افتد تمام  سعی ام رو کردم که بهترینها رو فراهم کنم

که صد البته که مامان سودابه مثل همیشه در تمام لحظات کنارمون بود مثل کوهی که می شه

برای تمام عمر بهش تکیه کرد و همیشه از بودنش لذت بردو احساس ارامش کرد

امسال برخلاف سالهای قبل دوست داشتم که همه برای یلدا خانه ما باشند اخر این چه رسمی است که همیشه

ما بچها باید بریم خونه بزرگترها

خلا صه یک شب عالی رو با خاله ها و خانوادشون و دایی گذروندیم یک شب پر از شادی و سرور و خنده

تمام اینها به روایت تصویر البته تمام عناصر روی میز اعم از کاپ کیک و کوکی و کیک هندوانه  و حکاکی روی

هندوانه و چیز کیک و کیک پاپ که یادومون رفت بزاریم روی میز تماما کار مامان و مرجان و کمک خاله زهره است

 

.

این هم فلش بکی به سال قیل یلدا93

 

پسندها (4)

نظرات (3)

مامان هانیه
14 دی 94 17:43
باران جونم یلدات مبارک ایشالا سالیان سال یلداهای شیرینی در کنار خانواده ات داشته باشی
مامان مرجان
پاسخ
ممنون خاله جون
مامان هانیه
14 دی 94 17:44
منم اپم دوست جونم
مامان لیدا
15 دی 94 2:19
باران گلی و مامان مرجان سلااام دلم برات تنگ شده بود خاله , عکسای شب یلدا عااالی ای جان عکس پارسالشووو , چ هندونه کوچولوی خوردنی ای بودی انشالا که 10000 یلدا رو با دلی خوش ببینی عزززیزم میبوسمت
مامان مرجان
پاسخ
ما هم همیشه دلمون برای ادرینا تنک می شه و همیشه عکسهای نازشو دنبال می کنیم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران من می باشد