کردان شهریور۹۶
قرار بود بریم تولد عمد حامد شوهر خاله هنگامه که بابایی زنگ زد که بعدش بریم ویلا کردان دوستش
ما هم که همیشه اماده سریع بار و بندیل رو جمع کردیم و اماده شدیم
به خاله زهره هم گفتیم و اونها باهامون امدند
اونجا کلی با محمدامین کیف
کردی چون استخر داشت
میز پینگ پونگ داشت و کلی خلاصه برات جزابیت داشت مخصوصا چون محمد امین هم بود
ما هم که همیشه اماده سریع بار و بندیل رو جمع کردیم و اماده شدیم
به خاله زهره هم گفتیم و اونها باهامون امدند
اونجا کلی با محمدامین کیف
کردی چون استخر داشت
میز پینگ پونگ داشت و کلی خلاصه برات جزابیت داشت مخصوصا چون محمد امین هم بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی