عکسهای اتلیه یک سالگی
عزیزم همون طور که گفته بودم روز سی یک فروردین رفتیم برای اتلیه یک سالگی ات عکس بگیریم نوبت ما
ساعت 10 تا 12 بود و شما انقدر عالی همکاری کردی که نگو ممنونم خانم با شخصیت و با کلاسم
.
توی این عکس چون شما عاشق کیتی هستی با خودم عروسکهای کیتی خودت رو بردم و به خانم عکاس گفتم
که تنها عروسکی که توی عکسهات میزاره کیتی جون خودت باشه اینجا هر کاری که کردیم که از توی اینه ما رو
نگاه کنی بازم بر می گشتی که نشد یه عکس اون طوزی داشته باشه ولی اشکال نداره هم چین عکسی باشه
برای وقتی که یکم بزرگتر شدی.
.
این مدل عکس رو خیلی دوست داشتم که روی برگ گلها بشینی چند روز قبلش هم رفته بودم برات تاج و بال و
چوب جادو سفید خریده بودم که با لباس عروست هم چین عکسی بگیری که واقعا هم اونطور که دلم می خواست
شد گلم درست مثل فرشته ی توی قصه ها مثل داستان پری ها
.
توی این عکس هم با لباس ابی قشنگت که تاج و بال ابی داشتی دوست داشتم که یک عکس با ماه و ستاره
داشته باشی که اینجا فقط یک چیز رو یادم رفت چون این اخرین لباست بود که باهاش عکس می گرفتی و بعد
از پنج و شش دست لباس پوشیدن وقتی که امادت کردیم یادم رفت که پاپوش ست لباست رو که برات اماده کرده
بودم پات کنم وقتی که برای انتخاب عکس رفتیم متوجه شدم ولی چون دلم می خواست که با این لباست هم
عکس داشته باشی به ناچار با اینکه کفش پات نبود به یادگار یکشون رو چاپ کردیم
.
اینجا هم خیلی جالب بود وقتی خانم عکاس وسایل اشپزی رو چید و قابلمه و خوراکی های مصنوعی رو گذاشت
کنارش شما داشتی برای خوردنشون خودتو پرت می کردی که زودتر بخوریشون شیطون شیکمو همش تو حین
عکس انداختن می گفتی به به
.
این ها هم عکس با تم تولدت بود که ریسه هپی برت دی رو خودم درست کرده بودم با خودم برده بودم البته این
لباس که تنت رو توی تولدت نپوشیدی چون سه روز مانده به تولد به این نتیجه رسیدیم که این لباس که داده بودم
برات دوخته بودند زیاد باب میلمون نشده ولی عکسهای اتلیه ات با همون لباس اول شد که ای کاش با لباس
اصلی ات بود