روز نامگذاری
عزیزم وقتی 6 روزت بود بابا اکبرو مامان مینا برای نامگذاریت امدند تا مراسم ان روز رو هم برات انجام بدیم اون روز بابا اکبر تو گوشت اذان گفت و اسمت رو تو گوشت صدا کرد
اسم شما رو باران گذاشتیم من که عاشق اسم شمام پیشنهاد اسم شما رو بابایی داد همیشه دوست داشته اسم شما را باران بزاره وقتی من شنیدم خیلی خوشم امد و پسندیدم
اینم عکسهای اون روز
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی