روزمرگی های دی ماهی ۹۵
هر روز که میگذرد باهوش تر میشوی هوای من و بابا رو خیلی داری حتما وقتی بابایی داره میره سر کار میری دم در و میگز باباجان برو به سلامت خدا به همرات بابا جان یا اگرم چیزی بخوای میگی بابا جان برام بخر ....
وقت اشپزی میای روی اپن میشینی مثلا یه روز که داشتم فینگر فود درست میکردم با دقت داشتی نگاه میکردی وقتی نتیجه کار رو دیدی دستاتو اوردی بالا و گفتی یزنید به افتخار مرجان و تند تند دست میزدی اونقدر خندیدم که نگو کلی هم بهم چسبید
هر روز بعد از حمام میایی روی صندلی روبرو میز توالت خودت میشینی و میگی مامان بیا منو میزان پیلی کن
منم بعد از چند روز موهاتو دم موشی کردم اونقدر خوشت امد که نگو بر لکس همسن های خودت که نمیزارن مامانها دست به موهاشون بزنن ولی شما تا اخر کار راحت میشینی و تکون نمیخوری
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی