عید دیدنی 95
گل قشنگم انقدر خانم شدی که حد نداره وقتی برای عید دیدنی اماده ات کردم مثل دخترای بزرگ کیفتو انداختی روی
دستت گفتی بابا من اماده شدم بریم دد
خیلی جالب بود که اسم مامان بابایی مینا است و اسم عمه سارا است شما برای خونشون اسم گذاشتی و می
گفتی بریم خونه ساشامینا
به مامان منم میگی نانا به خونشونم می گی خونه نانا
از این جالب تر تشخیصته که باورم نمی شد وقتی رسیدیم به نزدیک خونه نانا پارک کردیم شما سریع خونه رو نشان
دادی گفتی خونه نانا
دم در خونه عمو مهدی هم نشان دادی خونشونو و گفتی خونه شینا خونه شینا
وقتی اینجوری دلبری دخترونه می کنی دلم می خواد بخورم
.
این توی ماشین داخل صندلیت در حال نانای و دلبری تو ماشین که می شینی سریع به بابا می گی که نانای بزاره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی