باران مالکیباران مالکی، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

باران من

چهارصد روز خاطره انگیز

1394/3/29 23:00
نویسنده : مامان مرجان
398 بازدید
اشتراک گذاری

131.gif131.gif135.gif

 

 

عزیز دلم باورش هم برام سخته که از اون روز زیبای اردیبهشتی حالا چهارصد روزه که می گذره

و الان چهارصد روزه که من و شما و بابایی کنار هم هستیم

چه  خوش گذشت این روزهای سپری شده

طبق معمول صدهای گذشته تصمیم گرفتم که برات کیک درست کنم چیز خوبی شد و لی یک مقدار به خاطر گرمی

هوا با خامه ا ش به مشکل می خوردم ولی به هر طریقی که بود درستش کردم بابایی خیلی از مزه اش خوشش

امده بود

شما هم که سر حال و عاشق تست کردن هر جور خوارکی

موقع عکس انداختن هم بابایی اهنگ گذاشت که طبق معمول شما هم که اختیار کمر تو نداری شروع کردی به

دست زدن و تکون خوردن تازه درمقابل حرف من که گفتم دست نزن که بابایی ارت عکس بندازه به من اعتراض

کردی که می خوام دست بزنم

در اخز هم که یک عکس انگشتی به کیک حسن ختام جشن سه نفرمون بود

 

.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان اعظم
12 تیر 94 13:31
مبارک باشه واقعا چه زود بزرگ شدی خاله جون
مامان مرجان
پاسخ
واقعا ادم باورش نمیشه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران من می باشد