باران مالکیباران مالکی، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

باران من

تولد یک سالگی کفش دوزکی

1394/2/21 14:17
نویسنده : مامان مرجان
502 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم بک بهار و تابستان و پاییز و زمستان را دیدی یگر باقی جهان تکراری است جز تو که زیباترین تکرار خداوندی

عزیزم انگار همین دیروز بود بیست اردیبهشت 93 که شما فرشته اسمانی زمینی شدی

و با اومدنت  هرگز نمیداتستی که آرامش بخش روح و روان کسانی هستی که با آمدن تو دنیا برایشان زیباتر می شود

بهانه زندگی من و بابایی تولدت مبارک

روز بیست اریبهشت

صدای یک پرواز .......

فرود یک فرشته.......

آغاز بک معراج........

و شروع یک زندگی

تولدت مبارک هدیه الهی

گل قشنگم نمیدونی که چقدر منتظر فرا رسیدن سالروز زیبایت بودم روزها را می شمردم که بیستم زوردت برسه

و بلاخره بعد از چهار ماه کار بی وقفه(دو ماه با کامپیوتر و دوماه عملی )اون روز زیبا فرا رسید

عروسکم تمام وسایلی که می بینی  اعم از استند کاپ کیک ظروف شکلات پاکت گیفت و کارت دعوت و پاکتش

رومیزی تگ ها و .......هم جیز  رو به زبان ساده  خودم با یک دنیا عشق برات درست کردم

حالا تمام اینه ها به روایت دوربین

.

اینم همون لباس جدید ت است که بهت گفته بودم دقیقا سه روز مانده به تولد با بابایی به این نتیجه رسیدیم که

لباس کفش دوزکی که برات دادم خیاط دوخته برات خوب نیست و منم به نیک مزون زنگ زدم و این لباس و تاج و تل

مچ بند و بال  رو برات سفارش دادم که البته باز هم بابایی از مدل تلت خوشش نیومد من رفتم بک پاپیون خریدم

وبابایی نشست یکی دیگه برات درست کردم شاید باورت نشه که این تل کفش دوزکی چهارمین تی بود که برات

درست کردیم تا بلاخره این رو پسندیدیم

حالا عکس خود کفش دوزک کوچولو که به علت تحرک زیاد عکس خیلی خوبی ازش در دسترس نیست

.

این فلش راهنما که البته از زنگ ایفون گرفته تا زنگ در اپارتمان رو گلهای تمت رو چسبونده بودم خلاصه که هر طرف

نگاه می کردی بک چیزی کفشدوزک نشان می دیدی

.

این عکسهای مامان مینا و بابا اکبر (مامان و بابا بابایی)و مامان سودابه(به زبون شما نانا)و بابا قیدر

که همین جا دستان مامان سودابه می بوسیم که اگر می بینی وسایلت خوب و قشنگ شده برای اینکه که نانا

 توی پشت صحنه همه چیز حضور داشته و صدها بار منو به خرازی و کتاب فروشی و پارچه فروشی و...... برده

.

اینها هم عکس شماس فینگلیه که عاشق رقص نور شده بودی و مدام روی سقف نورهای رنگی رو دنبال می

کردی و اصلا هم از تاریکی و رقص نور و صدای زیاد اهنگ دی جی و شور و هیاهو نترسیدی

ممنونم که همیشه منو سربلند می کنی من مثل همیشه ممنونم به خاطر این همه خانمی

حالا هم برای دیدن جزییات بیشتر لطفا به ادامه مطلب توجه کن

 

 

پسندها (4)

نظرات (3)

مامان اعظم
23 اردیبهشت 94 0:18
باران عزیزم تولدت مبارک انشا...تولد 120 سالگیت گل قشنگم قدر مامان با سلیقه رو بدون کلی تواین چند وقت زحمت کشیده امیدوارم صدسال کنار هم باشید خوش وخرم میبوسمت عزیزکم
مامان مرجان
پاسخ
ممنون خاله اعظم خدا حلما گلی رو حفظ کنه برات
مامان روژینا
28 اردیبهشت 94 8:32
wooooooooooow عجب تولد باحالیواقعا خسته نباشی و دستت درد نکنه مرجان جونهمه چیز عالی و با سلیقه بود
مامان مرجان
پاسخ
ممنونم عزیز لطف داری
محمدحيدرپور-عصمت اكبري
11 خرداد 94 10:29
سلام آبجي گلم تولد باران جون مبارك باشه انشالله تولد 120سالگيش ازطرف ما ببوسش.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران من می باشد