کلاردشت تیر۹۶
امسال با خانواده بابایی رفتیم کلاردشت شما توی جاده خواب بودی بیشترشو اونجا هم چون بالای کوه بودیم کلی از دیدن مه و سرما کیف کردیم و من بازم بهت افتخار کردم به مثال قبل اونجا هم ۹ میخوابیدی و منو خوشحال میکردی اونجا کلی با سارا و مامان مینا بازی کردی و لب دریا کلی کیف کردی بگذرین که من راضی نبودم و شما وقتی برگشتیم سرما خوردی ولی خوش گذشت از ماما مبنا یاد گرفتی بگی مه مثل مهمون میمونه یهو میاد یهو میره ...
نویسنده :
مامان مرجان
9:57