اولین یلدا (93)
عزیز دلم باورم نمشود که امسال شمای نازنین رو کنارم دارم شمایی که هر روز بیتشتر از روز قبل دوستت دارم و خدا رو به خاطر هم چین گلی چون شما شاکرم انگار همین دیروز بود یلدا 92 که به همراه بابایی برای سونوگرافی رفتیم و فهمیدیم که شمای نازنین یه دختر ناز و کوچولویی امسال کنار شما بهترین یلدا رو داشتم عزیزتر از جانم پاییز ثانیه ثانیه می گذرد هیچ گاه یادت نرود همیشه کسی هست که به اندازه تمام برگهای رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد عمرت یلدایی دلت دریایی و روزگارت بهاری لیبل نام شما و تبرک شب یلدا که روی انار هندوانه برات درست کردم مامان سودابه چند روز قبل رفته بود خیابان بهار و ب...
نویسنده :
مامان مرجان
23:17