کردان شهریور۹۶
قرار بود بریم تولد عمد حامد شوهر خاله هنگامه که بابایی زنگ زد که بعدش بریم ویلا کردان دوستش ما هم که همیشه اماده سریع بار و بندیل رو جمع کردیم و اماده شدیم به خاله زهره هم گفتیم و اونها باهامون امدند اونجا کلی با محمدامین کیف کردی چون استخر داشت میز پینگ پونگ داشت و کلی خلاصه برات جزابیت داشت مخصوصا چون محمد امین هم بود ...
نویسنده :
مامان مرجان
12:29