باران مالکیباران مالکی، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

باران من

دوست داشتن تلفن

عزیزم چند روز بود که وقتی تلفن دستی رو میدیدی خودت رو به سمتش پرتاب می کردی برات 2 تا موبایل خریده بودم ولی تلفن دستی رو خیلی دوست داشتی امروز مامانی امد دنبال ما رفتیم کلی گشتیم و تلفن دستی کیتی ست اتاقت برات پیدا کردیم و خریدیم ممنون از مامانی که ما رو برد  وقتی امدیم خونه اول تلفن رو تمیز کردم بعدش شما با دیدنش کلی ذوق کردی باهاش بازی کردی بگذریم که اول حسابی چشیدیش بعد شروع به بازی کردی مبارک باشه عشقم و قتی تو از چیزی لذت می بری انگار دنیا رو به من میدن دوستت دارم باران گلی ...
6 دی 1393

برای باران

برای باران مثل اسمت که بارونه مث چشمات که معصومه تو باشی حس خوبی هست تو هستی قلبم آرومه دارم اسمت رو میخونم داره تر میشه آوازم تو بارونی تو بارونی تو امیدی گل نازم                                   ...
4 دی 1393

اولین یلدا (93)

عزیز دلم باورم نمشود که امسال شمای نازنین رو کنارم دارم شمایی که هر روز بیتشتر از روز قبل دوستت دارم و خدا رو به خاطر هم چین گلی چون شما شاکرم انگار همین دیروز بود یلدا 92  که به همراه بابایی برای سونوگرافی رفتیم و فهمیدیم که شمای نازنین یه دختر ناز و کوچولویی امسال کنار شما بهترین یلدا رو داشتم عزیزتر از جانم پاییز ثانیه ثانیه می گذرد هیچ گاه یادت نرود همیشه کسی هست که به اندازه تمام برگهای رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد  عمرت یلدایی دلت دریایی و روزگارت بهاری   لیبل نام شما و  تبرک  شب یلدا که روی انار هندوانه برات درست کردم مامان سودابه چند روز قبل رفته بود خیابان بهار و ب...
30 آذر 1393

اولین بار در اسباب بازی فروشی

عزیزم امروز برای اولین بار با شما رفتیم خانه کودک افرا باورم نمیشد شما انقدر از اونجا خوشت امد کلی میخندیدی البته مامانی شما یکبار برد تو ماشین ولی چون دید خوشت امده بازم اورد تو فروشگاه شما هم عاشق رنگها و اسباب بازی ها بودی منم برات جایزه یلدا خریدم  مبارکت باشه عشقم کی میشه خودت بیای انتخاب کنی 
27 آذر 1393

اماده شدن برای یلدا

عزیز دل مامان امروز دو روزه که دارم وسایل یلدا رو برات درست میکنم خیلی خسته شدم ولی دوست دارم اولین یلدات برات خیلی خاطره انگیز باشه تو شاد بشی خستگی منم از بین میره دوستت دارم انقدر خسته ام که باورت نمیشه  ولی عشقم برای شما و کنار شما خستگی معنا نداره
26 آذر 1393

دلبری باران

عزیز دلم قربون اون انگشتهای کوچیکت که داخل دهانت میزاری من عاشق گل سر اتم راستش تا الان که 7 ماهته بابایی 2 بار شما را کچل کرده که موهات یکدست در بیاید الان موهات یکدست شده و منم به اون یه ذره موی خوشگلت گل سر می زنم قربون شکل ماهت بشه مامان    ...
21 آذر 1393

باران و عمه سارا

 عزیزم شما خیلی با عمه بهت خوش میگذره شما عمه سارا را خیلی دوست داری به کتابها و  وسایل عمه سارا هم کلی دست میزنی دوستت داریم عمه سارا  ...
21 آذر 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران من می باشد