باران مالکیباران مالکی، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

باران من

تولد مامان مرجان

اصل تولد من بیست و سوم خرداد که من و مامان سودابه و بابا قیدر تولدمون هر سه توی یک روزه ولی امسال بابا محمد از بعذ از تولد تو هی می گفت یکی از دوستام تاریخ اول خرداد برای خانومش تولد گرفته که باید بریم منم ازش می پرسیدم که کدوم دوستت و اون می گفت که من نمی شناسم از شما چه پنهون که خیلی برام سخت بود مهمونی که نمی شناسم برم تازه اونم باشما که خلاصه بهانه اوردم که با باران سخته نمی شه که بازم بابا گفت خوب دوستم گفته هر کی رو دوست داری با خودت بیار من گفتم که می خوام مادر خانمم رو بیارم اونم قبول کرده خلاصه اینکه از من انکار از بابای اصرار راستش اصلا دلم رضایت نداشت ولی به خاطر بابایی قبول کردم اخه دلیل این همه اسرارشو نمیدونست...
1 خرداد 1394

گردشهای اردیبهشتی

گل قشنگم دیگه شده کار هر روز من و مامانی بنده خدا که هر روز شما رو ببریم پارک شما هم که باهوش ماشین مامانی رو که پارک می کنیم  و پیاده می شیم شما از دور که تاب رو می بینی از خود بی خود می شی و کلی ذوق می کنی که تاب سوار شی تازه به سوار شدن خودت به تنهایی که قانع نیستی به من اشاره می کنی که منم بشینم اون وقت کلی ذوق می کنی و بهم می گی دست یعنی با هم تاب بخوریم  و دستهای همو بگیریم قربون خودت و خندهای قشنگت عزیزم تو بخند که دنیا با لبخند تو زیباتره   ...
31 ارديبهشت 1394

اولین نقاشی کشیدن و شیطنتهای خانگی

    . ببین که دیگه کجا ها که شما نمی ری هر جایی که بتونی خودتو جا می دی و در حال .... کنجکاوی بله کنجکاوی هستی وقتی هم که صدات می کنم می خندی که دلم برات ضعف می کنه و هیچی بهت نمی گم . وقتی هم که صدات می کنم دوربین رو کاملا می شناسی بهت می گم می خوام عکس بگیریم دقیقا نگاه میکنی گاهی هم شکلک های بامزه که منو می کشه در میاری از خودت . اینجا هم در حال نانای هستی عاشق شو دیدن و نانای کردن هستی به بابایی گفتم که برات اگه تونست سی دی رقص بگیره ماهواره چند روزه داره سی دی اموزش رقص کودکان رو تبلیغ  می کنه . اینجا هم اسباب بازی هات رو چیدم دارم باهات مغازه بازی می کنم شما هم که کلا...
30 ارديبهشت 1394

رستوران هزار و یک شب

گلم روز عید حضرت رسول ما به همراه مامانی و خاله زهره اینا رفتیم رستوران هزار و یک شب که هم روز عیدی روحیمون عوض بشه  و هم اون روز  سیزدهمین سالگرد ازدواج خاله رو جشن بگیریم خیلی خوش گذشت کلا شما که اصلا کمرتون فنر تشریف دارن عاشق نانای و مهمونی بزن برقص کلی حال کردی تا اخر شب هم بیدار  می خندیدی و می رقصیدی   ...
30 ارديبهشت 1394

دندان هفتم

عزیز دلم مبارک باشه از دندانهای جلو دندان جلو سمت راست هم بیرون امد و شما بعد از دوشب بیقراری راحت شدی خانم البته من میگم بیقراری باید بگم فقط یکم ناله چون شما اصلا گریه بلد نیستی دیگه حالا هفت تا دندون داری واقعا از خانم دکتر کاشی ممنونم چون بعد از زدن امپول ویتامین D به شما از ماه پیش تا به حال پنج تا دندون در اوردی واقعا من نمیدونم چرا دکتر قبلیت متوجه کبود ویتامین شما نشد حتی با اینکه در مورد کمی دندان هات بهش گفته بودم گلم اینو برای ایندت بهت میگم جذب ویتامین کلسیمدر صورتی رخ میده که بدن ویتامین Dکافی داشته باشه حالا اگر این ویتامین رو نداشت دنیایی هم به فرد یا کودک  کلسیم داده بشه فقط باعث اسیب به کلیه میشه تاثیری در رشد دندان و م...
28 ارديبهشت 1394

تولد یک سالگی کفش دوزکی

عزیز دلم بک بهار و تابستان و پاییز و زمستان را دیدی یگر باقی جهان تکراری است جز تو که زیباترین تکرار خداوندی عزیزم انگار همین دیروز بود بیست اردیبهشت 93 که شما فرشته اسمانی زمینی شدی و با اومدنت  هرگز نمیداتستی که آرامش بخش روح و روان کسانی هستی که با آمدن تو دنیا برایشان زیباتر می شود بهانه زندگی من و بابایی تولدت مبارک روز بیست اریبهشت صدای یک پرواز ....... فرود یک فرشته....... آغاز بک معراج........ و شروع یک زندگی تولدت مبارک هدیه الهی گل قشنگم نمیدونی که چقدر منتظر فرا رسیدن سالروز زیبایت بودم روزها را می شمردم که بیستم زوردت برسه و بلاخره بعد از چهار ماه کار بی وقفه(دو ماه با کامپیوتر و دوماه عملی )...
21 ارديبهشت 1394

تولد یک سالگی قسمت دوم

  . این عکس هم کار مامان مرجان با فتوشاپه عزیزم که بعد از درست کردن با کامپیوتر چاپ کردم . . . این عکس هم نوستالژی 11 ماه زندگی شماست عشقم که برات درست کردم . این هم عدد تولدت که دو تا ازش درست کردم . عزیزم اینم سا عت دقیق دنیا امدن شمای نازنین که هنوز هم باورم نمیشه که یک سال رویایی رو با شما سپری کردم ملوسکم . این هم غکسی از اتلیه یک سالگیته که دادم برام چاپ کردند برای چسباندن روی رومیزی . سینی تزیین شده برای پذیرایی شربت . این هم لباسهای شمای نازنین که هر کدام رو فقط یکبار به تن کردی گل قشنگم اولین لباس از سمت چپ برای من و بابایی خیلی خیلی ارزشمند است چون این لباس اولی...
20 ارديبهشت 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران من می باشد